روز مرگم هر که شیون کند از دور و برم دور کنید،
همه را مست و خراب از می انگور کنید،
مزد غسال مرا سیر شرابش بدهید،
مست مست از همه جا حال خرابش بدهید،
بر مزلرم مگذارید بیاید واعظ،
پیر میخانه بخواند غزلی از حافظ،
جای تلقین به بالای سرم دف بزنید،
شاهدی رقص کند جمله شما کف بزنید،
روز مرگم وسط سینه من چاک زنید،
اندرون دل من یک قلمه تاک زنید،
روی قبرم بنویسید آن وفادار برفت،
آن جگر سوخته خستته از این دار برفت.
نویسنده » امید . ساعت 5:7 عصر روز پنج شنبه 90 اردیبهشت 22